Skip to main content
شنبه ۱۳ دسامبر ۲۰۲۵
شنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۴

گوناگون

افق در حال روشن شدن است. شعله های آتش فرو نشسته، پارو زنندگان دست از کار کشیده، بکناری نشسته اند. با دیگ سمنوئی آماده! دیگی لبریز از شادی، نذر و نیاز؛ لبریزاز سنتی زیبا و دیرین.
در تاریک روشن هوا به صدای بغ بغوی دو کبوتر از خواب بر می خیزم،از لابلای شاخه های درخت گلابی روبروی پنجره اطاقم به دو کبوتری که تازه در روزهای آغازین بهار به لانه خود برگشته اند نگاه می کنم .چه عاشقانه و سر شار در گوش هم می خوانند؟
اقتدار ابلهانه ای که از پذیرش کمک امریکا در رابطه با کرونا سر با می زند، شعار ضد اسرائیلی می دهد اما وقتی شایعه کشف واکسن کرونا توسط اسرائیل را می شنود مرجع تقلیدش مکارم شیرازی معامله برای گرفتن آن را بلا مانع اعلام می کند.
روش و متد تحقیق در علوم انسانی با علوم تجربی فرق دارد بدین دلیل دوام و ادامه فعالیت فلسفه حق این رشته از علوم انسانی است. فلسفه خلاف رشته اخلاق و تئوری شناخت فاقد محتوا و معنی خاص خود است. این رشته، علم منطق هم نیست، علمی است که توضیح میدهد و تجزیه و تحلیل میکند و به انسان میگوید چگونه جهان در آگاهی انسان به اشکال گوناگون بوجود می آید.
ورزش زنان در بعد از انقلاب طی چند دهه فراز و نشیب های زیادی را طی کرده است. در دهه ی اولیه انقلاب که ایران درگیر جنگ و جا افتادن نظام جمهوری اسلامی بود ورزش به طور کلی محلی از اعراب نداشت چه برسد به ورزش زنان. در این دهه درب باشگاه ها به روی زنان بسته بود و هیچ ورزشکار زنی در مسابقات بین اللملی شرکت نکرد. حتی مسابقات درون کشوری نیز کم رنگ بود.
در قرن 19 بازار ایسمهایی مانند ناسیونالیسم، لیبرالیسم، راسیسم، کمونیسم، سوسیالیسم و کنزرواتیسم داغ شد، و زمانیکه انسان سیاسی فلسفی در پاسخ به پاره ای پرسشها احساس ناتوانی نمود، غالب این ایسم ها تبدیل به ایدئولوژی شدند.
یکی میگوید رفیق بهروز، خانمی جلوی در سراغ شما را میگیرد. فکر میکنم از رفقای سازمان باشد. می روم. بانوی شکوهمند معرفت و عشق را بر آستانه گل سرخ میبینم. خانم لطفی است با صورتی پوشیده از اشک و یک قابلمه بزرگ و آشنا " دیگ جادویی" برایتان غذا آوردم. توخونه شنیدم که چند روز است بچه هام غذانخورده اند. روی همه را ببوس.
چند دهه سرکوب، بازداشت، آواره کردن انسانها، شکنجه، اعتراف گیری اجباری، دروغگویی، پرونده سازی واعدام فرزندان بی بدیل این سرزمین، همچون فاجعه ملی کشتار زندانیان سیاسی در تابستان 67، کافی است!
تداوم چنین شیوه هایی جز فراهم ساختن زمینه ی دخالت بیگانگان سلطه طلب وبهره برداری سرسپردگان داخلی شان دستاوردی نخواهد داشت!
اگر در گوگل واژه "فقر در جنوب استان کرمان" را جستجو کنید، به عمق دهشتناک قرون وسطایی فقر و فلاکت در مناطق جنوب استان کرمان پی می برید. این در حالی است که قاسم سلیمانی میلیاردها دلار پول همین محرومترین محرومان جهان را به حزب الله لبنان، یمن، حشد الشعبی عراق، نوار غزه و سوریه می فرستاد.
شورای دبیران سایت «به پیش» فرا رسیدن سال نو میلادی را به همه آنان که این دگرگشت سال را جشن می گیرند، بخصوص به هم میهنان عزیز مسیحی، شاد باش می گوید و برای مردم جهان آرزوی موفقیت، شادی، دوستی و...
درمیان کولبران دانش آموختگان دانشگاهها و نیز کولبرانی از سن ۱۲ تا ۷۰ساله نیز دیده میشوند؛ حتی زنان و افراد معلول با یک پای مصنوعی نیز کولبری میکنند؛ تمام این تلاشها در عبور از کوه ها و صخرهای مرگ آفرین، فقط برای گذران یک زندگی فقیرانه است و در هر هفته چندین نفر در این راه پرخطر جان خود را ازدست میدهند.
مرگ همیشه ترس‌آور است بخصوص زمانی که ساعت رفتن را می‌دانی! به خود دلداری می‌دادم تو فرق می‌کنی، تو زندانی سیاسی هستی. مرگ ما فرق می‌کند، مرگ ما در میدان است و بلندآوازه شدن. "دلم از مرگ بیزار است، که مرگ اهرمن‌خو آدمی‌خوار است، ولی آن‌دم که نیکی و بدی را گاه پیکار است، فرورفتن به کام مرگ شیرین است، همان بایسته آزادگی این است."
در قرن 20 اندیشه های پرودن بشکل" پرودن گرایی" تاثیر مهمی روی جنبش کارگری کشورهای اروپای غربی مانند فرانسه و بلژیک و سوئیس و ایتالیا و اسپانیا داشت. او خواهان رفرم کاپیتالیسم بشکل صلح آمیز بود چون به نقش طبقاتی دولت بورژوایی آگاه نبود و ضرورت مبارزه طبقاتی سیاسی طبقه کارگر را حتی در چهارچوب مبارزه اقتصادی سندیکایی رد می کرد.
آنچه طی این سال ها درتمامی اعتراضات دیده می شود همگامی وهمدلی مبارزان خیابان و کارخانه جات با یک دیگر است بدون تفکیک کردن وشکستن صفوف خودبر اساس گریش های مختلف. عمل درستی که ناشی از نیاز اجتماعی برای گسترده بودن دامنه مبارزه بر اساس یک هدف اساسی یعنی برکناری جمهوری اسلامیست. از این روهیچ خبری از اختلاف بین معترضان شنیده نشده.
زمان تا حدود یک قرن پیش مطلق، با متریکی جهان‌شمول، تصور می‌شد. از این‌رو نیازی برای تنظیم (synchronization) ساعت‌ها با یکدیگر در سیستم‌های مختلف نبود. به بیان دیگر، تصور آن بود که برای مثال دو پدیده‌ی هم‌زمان در یک سیستم همواره در سیستم‌های دلخواه دیگر نیز هم‌زمان هستند.
هنوز ته دید بسیاری ورشکستگی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اخلاقی رژیم قابل تصور نیست. هنوز نمی توانند قبول کنند که در نظر اکثریت مردم به خصوص جوانان تمامیت رژیم چه اصولگرا، چه اصلاح طلب مشروعیت خود را از دست داده است.
متأسفانه در بسیاری از جریان های سیاسی گاه نقش فرد کاراکتر قوی او، یا دسته بندی افرادی که حول یک ایده عقیدتی گرد هم می آیند چنان صلب و سخت جان می گردد که رهائی از آن ممکن نیست. زیر نام بحث ایدئولوژیک و نقد، آن چنان انرژی و هیجانی راه می افتد و افراد، تحت تأثیر آن قرار می گیرند که قابل تصور نیست.
هر چه بود وجوه افتراق بود. گویا که هیچ وجه مشترکی وجود نداشت تعداد محدودی هم به عنوان سنتر وسط کار را گرفته ومی گفتند در بحث ونوشته های هر کدام گوشه ای از حقیقت وجود دارد بیائید سر آن دسته از وجوه هاتی که اشتراک نظر داریم توافق کنیم وکار سازمانی را پیش ببریم ودرجهت روشن شدن وجوه وموارد مورد اختلاف کار کنیم تا تدقیق شوند.اما هیچ کس گوش نمی کرد. خنده بر کم سوادی تئوریک این دسته از افراد زده می شد.
به تصویر دخترکی خیره می شوم که معصومیت چهره اش نشانی از معصومیت سرزمینی است که پیوسته آماج مستبدان حاکم بود. تصویرچشمانی که راه بر من می بندند وآتش اندوهی سخت بر جانم می افکنند. براستی مادران وپدران فرزند از کف داده چه می کشند؟
طبیعی است که شعارهای "مرگ بر" و یا "نابود باید گردد" آنها، منجر میشود تا خیلی از افراد دموکرات، سکولار و مخالف جمهوری اسلامی ایران که لزوما در صفوف نیروهای چپ قرار ندارند، و از چنین ادبیاتی استفاده نمیکنند، چنین تجمعاتی را آنارشیستی، افراطی و ترسناک تلقی کرده و به آنها با دید منفی نگریسته و از آنها دوری بجویند.
قاسمی در وصیتنامه خویش در باره بنیان های ارزشهای فكر - نظری خود چنین مینویسد: یک ملت مستقل نمی‌تواند با فقر و ظلم باقی بماند. ظلم را دمکراسی از بین میبرد، و نه دموکراسی عوام و هو وجنجال یا دموکراسی مبتنی بر پایه های ارتجاع گرایی، واپس گرایی و منارشی، و فرد گرایی و الیگارشی. درمان فقر در یک جامعه سوسیالیسم است. سوسیالیسم از نظر ما جنبه ی اقتصادی دارد.
تئوری" سوسیالیسم ضد دولتی و ضد اتوریته" آنارشیستها همیشه در مقابل" کمونیسم دولتی" مارکسیستها قرار داشت. کمونیسم اتوریته مارکسیستها همیشه در برابر کمونیسم انقلابی و سوسیالیستی آنارشیستها بود. انقلاب اتوریته مارکسیستها همیشه مخالف سوسیالیسم انقلابی و لیبرال آنارشیستها قرار داشت. آنارشیستها مدعی هستند که کمونیستها همیشه هوادار اصل و عمل اتوریته هستند ولی آنها اعتماد را روی آزادی فرد بنا خواهند کرد
محمود از تبار فعالان سیاسی چپی بود که دموکراسی و آزادی را صرفا در حوزه نظر پی نمی گیرند، بلکه در روابط اجتماعی خویش جاری می سازند. اوبه شعر و ادبیات و موسیقی علاقه ای خاص داشت، زبانی طنزگونه داشت؛ بی جهت نبود که حضور او در محافل دوستان و آشنایان گرما و نشاطی خاص به جمع یاران می بخشید. اینک ما هستیم و فقدان محمود! سوگوار در غم از دست دادن او.
در تمامی زندگیش هیچگاه از تلاش و مبارزه با آنچه که برای خودش معنی داشت، دست نکشید. فاصله از فعالیت تشکیلاتی را هیچگاه به معنای فاصله از اعتقاد به آرمانهایش و مبارزه علیه بی عدالتی و ستم معنا نکرد، همواره به مبارزه علیه ستم، بی عدالتی، نابرابری اجتماعی و سیاسی و برای زندگی بهتر انسانها و برای صلح و سوسیالیسم وفادار ماند.
عباس عبدالرحیمی زندانی دهۀ شصت، رفیق و همرزم فدایی خلق جلیل شهبازی، انسانی راستین، رفیقی صادق، کمونیستی پرشور، مبارزی شجاع و سازمانگر، مدافع خستگی ناپذیر کارگران و زحمتکشان، با سینه­ ای مالامال از عشق به مبارزه و رهایی، دیگر در میان ما نیست.
شلایرماخر در خیلی از زمینه ها مانند علم تفسیر و هرمنوتیک، علم اخلاق، علم دیالکتیک، و سایر دروس علمی، خالق نظرات بزرگ و مهم بود ولی بدلیل رشد ارتجاع در دولت پرویس، در سال 1815 پست و مقام عضویت وزارت علوم و نظام آموزشی راازدست داد.
من با هر جوانی که به خاک می افتد به خاک می افتم. می میرم و زنده می شوم! این جا دستم، قلمم قادر به هماهنگی با روحم نیست!روحم آن جا درجبهه ها با نوجوان ها و جوان های آن سرزمین است. آرش های زمانه ما.
گاهی از خودم می پرسم اگه درس فیزیك را خوب به بچه‌ها فهماندم معلم خوبی بوده ام؟ و جواب خودم به خودم یک "نه!"گنده است. نه، شاید مدرس خوبی بودم، اما معلم، نه. معلمی كه نتواند به بچه ها عشق بیاموزد معلم نیست. معلمی كه در مقابل شعار های مرده باد به این و آن ساكت باشد و درس زنده باد به دانش آموزش ندهد معلم نیست؛
پس ازاجرای حکم اعدام اعلام کردند که هرمز در مبارزه مسلحانه کردستان شرکت داشته است، در حالی که همان روز در منزلش دستگیرشده بود و در پاسخ به خانواده‌اش که گفته بودند او در مبارزه مسلحانه شرکت نداشته پاسخ داده بودند که گفته‌های او از گلوله مؤثر تر و نافذتر بودند. پس از اعدام هرمز ده‌ها معلم و دیکر آرادی‌خواهان نام هرمز را برفرزندان خود نهادند تا یاد و خاطره اش ماندگار باشد.
در منطق مصاحبه فوق، مردم در نقش سیاهی لشکر پای صندوق رای هستند، این ماهیت سخنان شخصی است که به گفته خود، طرفدار نظام سرمایه‌داری است. ذات و ماهیت ماهوی این نظام مردم را در نظر ندارد، مردم همان بردگان هستند
انتقاد اساسی دیگر به دبیر کل و برخی از مسئولین شورای مدیریت گذار به نحوه برخورد ناصواب و رقابت جویانه آنها با بیانیه تکمیلی ١٤ نفره بود که قریب به هزار فعال مدنی در خارج و داخل کشور امضای خود را زیر بیانیه حمایت از آن ١٤ تن گذاشتند
شکاکی جدید در نیمه دوم قرن 16 میلادی توسط مونتگنی و شارول در فرانسه نوزایی نبود، چون شکاکی یونانی یک محصول و نشان زوال ایدئولوژیک یک جامعه در حال زوال و سقوط مانند جامعه برده داری بود، ولی شکاکی جدید، آغاز آموزش تناقض ایدئولوژیک و فلسفی، شروع فرهنگ بورژوایی زمان بود که مقدمات عصر روشنگری را فراهم نمود
در این میان دخترکی ریز نقش تحصیل کرده که به حقوق فردی و اجتماعی خود آگاه است، تنها به خاطر دوست داشتن یک تیم فوتبالی و رفتن به استادیوم که حق ساده هر انسانی است دستگیر و زندانی ‌‌می‌‌گردد. او نسرین ستوده نیست! او نرگس محمدی یا آنتا دائمی نیست. جوانی است به شدت حساس با هزار زخم اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و خانوادگی برتن.
اغلب مردان و زنان و گروه های از این گونه در تاریخ معاصر ما از درون آشفته بازار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پدیدار شده اند، قدعلم كرده اند؛ ایده به میان آورده اند، خلاقیت بخرج داده اند، ملت را بسیج کرده اند، ایمان به آینده عادلانه و آزاد را در فضاى سياسى پاشیده اند، امید به آینده را با تدبیر مدیریت کرده اند و شاخص شده اند.
آفتاب کاملا بالا آمده و زمان به صلات ظهر نزدیک ‌می‌ شود. فروشندگان روستا‌یی بساط خود را پهن کرده اند.بساط‌های رنگارنگ از روسری‌های پشمی دست باف تا سوزنی‌ها‌یی با رنگ‌های شاد و درخشان‌، همراه با متاع بنجل چینی.