رفتن به محتوای اصلی
شنبه ۱۳ دسامبر ۲۰۲۵
شنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۴

ژانویه 2021

دوره قبض قدرت، بحران بازتولید و تناقض خفه کننده!

این که جناح حاکم علیرغم خیزبلندی که برداشته است بتواند به تحقق سودای یکدست سازی و بقیه قضایا نائل شود، البته خود به معنی واردشدن به قماربزرگی است که فی الواقع بردی در آن وجودندارد. نه فقط جامعه در اکثریت بسیاربالا با چنین مالیخولیائی احساس هیچ گونه همذات پنداری ندارد که برعکس آشکارا رؤیای دیگر و متضادی را دنبال می کند، و هم جهان پیرامون در برابرآن است.

همرهان شفیق! دهه ۵۰ و فدائیان خلق در دانشگاه صنعتی (آريامهر سابق)

ورودی های سالهای ۵۰، ۵۱، ۵۲، ۵۳، و جذب بخشی از آنها به اتاق کوه، گامی بود در جهت هر چه بیشتر سیاسی شدن، فضای موجود. سال‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۴ دانشگاه چه به لحاظ اعتصابات دانشجویی که بخشاً از فضای دانشگاه خارج شده و به جامعه کشیده شده بود، چه به لحاظ حجم و ابعاد فعالیت های فوق برنامه دانشجویی، نظير سخنرانی، نمایش فیلم، تأتر، برپایی این نمایشگاه نقاشی و عکس و چه به لحاظ گسترش و تنوع فعالیت اتاق کوه و جانشینی فعالان قدیمی با فعالان جوانتر، می‌توان از نقاط اوج جنبش دانشجویی دانست.

ارض‌پیما – مشعوف - ستوده - نصیر مسلم - انوش

مانده‌ام از وقایع بسیاری که از آنها خاطراتی در ذهن دارم کدامشان را بنویسم؟ بدانگونه‌ نیز بنویسم که در زمان خود رخ دادند و نه منطبق بر فکر و سلیقه‌ امروز! به چند تایی اشاره می‌کنم که در آنها احساس دست داده در آن زمان، همان‌هایی بودند که امروز هم با من اند.

شالیزار

من که در آنزمان نوجوان بودم در دسته دختران قرار گرفتم و به تقلید از آنان پشت خم کردم تا سهم دوازده دستی را بر پشتم بگذارند، ولی این انسانهای شریف و با تجربه شش دسته بیشتر بر پشتم قرار ندادند. در جواب به اعتراض من هیچ نگفتند و لبخند زدند لبخندی که محبت آمیز بود. با اعتراض راه افتادم با پشت و کمر تا شده زیر بار ساقه های برنج به سمت انبار شروع به حرکت کردم؛ وقتی به انبار رسیدیم با نهایت تعجب دیدم که بیشتر از دو دسته بر پشتم باقی نمانده بود.

به یاد قاسم سیادتی

یک روز قراری برای رفتن به "میشو داغی"، یکی از کوه های اطراف تبریز گذاشتیم. یک روز بهاری گروهی مرکب از چند جوان پرشور؛ دو نفر از دوستان من که کُرد بودند، قاسم که محمود را نیز همراه خود آورده بود و هر دو لر بودند و سه نفر باقی که اکنون به خاطرم نیستند از کجا بودند. زمین داشت نخستین خمیازه های بهاری خود را می‌کشید و نفس گرم خود را در یخ های زمستانی می دمید؛ جویبارهای کوچک با براده‌هائی از یخ و برفک در حال سر باز کردن و شروع رقص بهاری خود بودند.

از آن روزها

پاسخ شنیدیم که بزودی می فهمید. چند لحظه بعد وارد جاده ای فرعی در سمت چپ جاده اصلی شدیم و پس از حدود سه کیلومتر ماشین متوقف شد و از ما خواستند که پیاده شویم. تنها احساسی که در آن لحظات داشتم، دلهره بود و ناباوری، دیگر از آن کورسوی امید چیزی باقی نمانده بود. وقتی که از ما خواستند که پشت به آنها راه رفته و از آنها فاصله بگیریم و وقتی که صدای گلن گیدن تفنگ ها را پشت سرمان شنیدم، دلهره و ناباوری جایش را به وحشتی وصف ناپدیر داد، شرح آنچه در این لحظات کوتاه از ذهن من گذشت نیاز به کتابی جداگانه دارد.

فراایستادن بر فراز زندگی

عمل اجتماعی و اندیشیدن که میراث اش تجربه و آموختن شد، به دگرگونی دنیای من یاری رساند. صاحب فردیتی شدم که در گذشته دین، سنت و از پی آن خام اندیشی از من دریغ ساخته بودند. حدود خویش را شناختم. تلاش کردم از این که حقیقت را به تملک خویش درآورم، دور شوم و تمنای آن را در سر بپرورانم، زیرا مادامی که در راه نقاب برداری رهسپاریم، تمایز بین حقیقت و خطا به قوت خود باقی است.

ادامه

نیازم این بود که بگویم، پختگی امروزما یعنی تغییر کردن از چریک فدایی به سوسیالیسم دمکراتیک، عشق و احترام ما را به رفقایی که جان خود را در راه میهن مان فدا کردند، نفی نمی کند. در عین حال این شعر بیانگر اعتقاد ما به ادامه جدی مبارزه ی سیاسی منتها به سبک و شیوه ای متفاوت با گذشته است.

زندانی

این شعررا در تاریخ ۴ شهریور ۱۳۶٨، یکسال بعد از کشتار سال شصت و هفت نوشتم. چند روزی بود که احساس ناامنی می‌کردم و شب هایم همرا با کابوس و ناله بود. روزانه به زندانیان سیاسی فکر می کردم.

سیاست ورزی در غیرممکن ها

در میدان چالش های سیاسی، این قدرتمداریست که نقش کنترل و تعیین کننده دارد. برای نیروهای سیاسی چپ سوسیالیستی، این پشتوانه قدرت بسیج توده ای آنهاست که میزان و درجه قدرتمداری آنها را به نمایش میگذارد. قدرت اردوگاه سرمایه در زاویه های مختلف از قبیل میزان قدرتمداری امنیتی نظامی، اقتصادی پولی، تبلیغاتی و رسانه ای، کنترل دستگاه های قانونگذاری، قضائی و اجرائی، کنترل فرهنگ و روان اجتماعی و غیره است که دامنه های کنترل قدرتی آنها را در تمامی پهنه های سیاسی اجتماعی کشورها به نمایش میگذارد.