جمعه ۱۲ دسامبر ۲۰۲۵
جمعه ۲۱ آذر ۱۴۰۴
احزاب و سازمانها
همانطور که خود کارگران هفت تپه بارها بهدرستی بر تداوم مبارزه و ایستادگی تا به آخر تاکید کرده اند، کارگران راهی جز ایستادگی و تقویت همبستگی خود، جلب حمایت جنبش های اجتماعی و کسب و گسترش همبستگی های کارگری در پیش رو ندارند. کارگران هفت تپه باید بدانند که: "در زمین واقعی مبارزه" ترجیح وضعیت «بد» دولتی به وضعیت «بدتر» خصوصی، چارهی کار آنان نیست. به عنوان یک تجربه، دستآورد مبارزات مشابه کارگران آرژانتین بعد از بحران اقتصادی این کشور در سال ۲۰۰۱، میتواند برای مشکلات امروز کارگران هفت تپه نیز ارزشمند باشد.
ناهيد تقوى همزمان با انقلاب ١٣٥٧ (1979) همراه بسيارى از اعضاى كنفدراسيون به ايران بازگشت و در ايران مبارزهاش را براى آزادى و عدالت اجتماعى ادامه داد. او در سال ١٣٦٢ (1983) مجبور به ترك كشورش شد. او اكنون بيش از دو ماه است كه بدون هيچگونه توضيح قانونى و حقوقىِ جمهورى اسلامى، تحت بازجوئى و زندان انفرادى قرار دارد و تا كنون تنها توانسته است چند بار با خانوادهاش در ايران تماس تلفنى بگيرد.
در جمهوری اسلامی قانون اساسی و دیگر قوانین رسمی در مغایرت کامل با مفاد اعلامیهی حقوق بشر و حقوق شناختهشدهی مردم در سطوح مختلف هستند. این قوانین بر بنیان تبعیض علیه دگر اندیشان، زنان، دگرباشان جنسیتی، اقلیتهای مذهبی و عقیدتی، تنظیم شدهاند. حقوق برابر زنان با مردان، حقوق شهروندی مردم ایران فارغ از مذهب، باور و ملیت آنان، آزادی انتخاب پوشش، شغل، مسافرت، حق طلاق و سرپرستی فرزندان برای زنان به رسمیت شناخته نمیشود.
این بود اشاره ای کوتاه به بخشی از اقدامات دولت ملی آذربایجان در مدت کمتر از یک سال. چنانچه سید جعفر پیشه وری ارزیابی کرده بود، نهضت مردم آذربایجان می توانست خیزش سراسری زحمتکشان و آزادیخواهان کشور را درپی داشته باشد و میهن ما را از چنگال ارتجاع داخلی و عوامل خارجی و عقب ماندگی نجات دهد. بدین طریق ایران می توانست در مسیر راه رشد و ترقی و آزادی قرار بگیرد. این گناه بزرگی بود که ارتجاع داخلی و امپریالیست های آمریکا و انگلیس، نمی توانستند به آزادیخواهان آذربایجانی ببخشند...
به مناسبت روز جهانی حقوق بشر و اهدای جایزه صلح نوبل، «کمیته همبستگی برای حقوق بشر در ایران – نروژ» درنظر دارد همایشی آنلاین تحت عنوان نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران و نقش ایرانیان خارج از کشور در تقابل با آن برگزار کند.
نامه چهار انجمن حقوق بشری، فرهنگی و مدنی ایرانیان ساکن بلژیک به رؤسای عالی اتحادیه اروپا در رابطه با نجات جان دکتر احمد رضا جلالی
کمسیون تدارک مضمونی با توجه به روند پيشرفته، کار خود را روی برنامه "فعالیت های سازمان تا کنگره ۱۹" متمرکز کرد و برنامه فعالیت سازمان تا کنگره آتی را بر پايه قرارها تهيه و در اختيار کنگره قرار داد. کنگره در روز آخر برنامه ارائه شده از جانب کميسيون را به رای گذاشت. برنامه "فعاليت های سازمان تا کنگره ۱۹" با ۹۳ درصد آرا به تصويب رسيد.
خیزش آبان ماه حرکتی بود که در آن تهی دستان و حاشیه نشینان نقش اصلی را داشتند. این نیروها نه صاحب رسانه ای هستند ونه سازمانیابی از پیش تعیین شده داشتند.این نیروها به همراه جوانانی که از بسیاری از کمترین حقوق و امکانات محروم اند، در خیابان ها همدیگر را بازیافته و با گره زدن اعتراض های خود به یکدیگر تلاش می کردند تا صدای خودر را به گوش مردم ایران و جهان برسانند.
اوضاع در ایران ما از هرلحاظ اسفبار و درمسیر انفجاری قراردارد. کیست که نداند علت اصلی بروز این وضعیت را نه در عوامل خارجی و مسائلی نظیر تحریم ها، بلکه در داخل کشور و در حاکمیت نظامی قرون وسطائی، دینی و مبتنی بر تبعیض باید جستجو کرد. نظامی که با استفاده ابزاری ازدین مردم، غارت ثروت ها و منابع طبیعی و دسترنج و حاصل کارمردمان، برباد دادن ثروت های مردمان در سیاست های ماجراجویانه و احمقانه درسطح منطقه، درسوریه و عراق و یمن و لبنان و حمایت ازتروریسم و بنیادگرائی، باری تازه به بحران های منطقه اضافه کرده است.
رفقا، ما به عنوان کمونیست و انترناسیونالیست، وظیفه داریم به جنگ از منظر ناسیونالیسم عاطفی نگاه نکنیم. واقعیت اینست که در زمان فروپاشی اتحاد شوروی مردم آرتساخ، یعنی جمهوری خودمختار قره باغ کوهستانی، براساس همان اصولی که آذربایجان و بسیاری از جمهوری های سابق شوروی اعلام استقلال کردند، حق تعیین سرنوشت خود را اعمال نمودند. مردم قره باغ، که اکثریتشان را ارمنیان تشکیل می دادند، از زمان تشکیل جمهوری فدراتیو سیوسالیستی ماوراء قفقاز اراده خود را توسط رهبرانشان اعلام نموده اند.
ما، سه انجمن دموکراتیک درپاریس همراه با همه آزادی خواهان جهان دراین روز تاریخی فریاد اعتراض خویش را نسبت به تداوم این حکم درگوشه وکنارجان بلند می کنیم. تا آنجا که به ایران مربوط می شود، ما برآنیم که کلیه مقامات مسئول ودست اندرکاران رژیم جمهوری اسلامی باید روزی پاسخگوی سیاست ها، جنایت ها واعمال ضد بشری خویش دردادگاه های صالحه به خاطراعمال شکنجه وکشتار واعدام شهروندان این آب وخاک باشند.
رژیم جمهوری اسلامی که در ردیف بالاترین اعدام کنندگان در جهان قرار دارد، در طی بیش از چهل سال بهطور مستمر و مداوم دست به جنایت اعدام زده، حتی به نمایندهی ویژه سازمان ملل اجازهی ورود به ایران و بررسی این موارد را نیز نمیدهد.
نگذاریم تجربه دردناک کشتارهای گذشته رژیم بخصوص کشتارهای دهه شصت و شهریور67 تکرارشود. به هر صورتی که می توانیم برای نجات محکومین به اعدام، برای نجات جان زندانیان سیاسی بخصوص آنان که در اعتصاب غذا بسر می برند، و برای عقب راندن مقامات جنایتکار رژیم از ارتکاب جنایاتی جدید تلاش ورزیم.
عزمی فزاینده نیز از آن سال و روزها تا کنون در اندیشه و تلاش همهٔ ما ریشه دوانده است، مبنی بر این که همهٔ ما تا توش و توان در جان داریم، از پا نخواهیم نشست، تا جانیان آمر و عامل این کشتار عظیم را به پای محکمه نکشانیم و نامشان را با حکم دادگاهی آزاد و محکمهای عادلانه به فهرست جانیان تاریخ نسپاریم. این که این نامها هم اینک نیز ممهور ننگی جاودان شده است، برای آزادگان ایران بسنده نیست!
شرح ایذاء و آزارهایی که رفیق ناصر ما در دفاع از یاران کارگر قبل و بعد از انقلاب در مناطق و کارگاههای مختلف کشیده است، کارنامهای است بس طولانی، چرا که ناصر هم با استثمار و هم با استبداد و تبعیض، توامان در ستیز بود. او جامعه و فضای تکصدایی را بر نمیتابید و از در جا زدن، ایستایی و تعصب گروهی گریزان بود. ناصر جداییهای خودساخته و حکومتساخته میان زحمتکشان و مردم را طاقت نمیآورد و همواره مشوق همگراییها در صفوف کارگران و بین فعالان کارگری و دیگر فعالان جنبشهای اجتماعی بود
کشتار عمومی زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ شاید از نادرترین جنایات حکومتها با چنین ابعادی در تاریخ بشریت باشد. آن سال، خمینی جلاد که جام زهر آتش بس در جنگ هشت ساله با رژیم صدام در عراق را بهناچار سرکشیده بود، دستور اجرای نقشهی شوم قتل عام زندانیان سیاسی را که از مدت ها قبل سران رژیم طراحی کرده بودند، با فرمان کتبی خود صادر کرد.
یاد آور میشویم که یکی از دلایل اصلی به خیابان امدن مردم اعتراض به حرکت رئیس جمهور فعلی در راستای مصادره آرای مردم تا ۸۰٪ به نفع خود بود، که محرک اصلی کشیده شدن مردم به خیابانهای شهرهای این کشور شد.
ما با تأكيد بر ضرورت هرچه سريعتر آزادى همه زندانيان سياسى و ضمن حمايت كامل از مطالبات و تلاشهاى حق طلبانه خانم نسرين ستوده، با شناخت از رفتار غيرمسئولانه حكومت جنايتكار جمهورى اسلامى از ايشان درخواست می کنیم به اعتصاب غذاى خویش پايان بدهند، چرا كه حربه اين رژيم گرفتن جان منتقدين سرشناس و مخالفين خود يا فرارى دادن آنها به اين سوى مرزهاست.
کشور ما برای حل مشکلات خود با جهان نیازمند رابطهی متوازن با همه کشورها هم در غرب و هم در شرق می باشد. تقسیم جهان به خیر و شر، نه منطق سیاسی دارد و نه منطق اقتصادی، مناسبات با همه کشورها به نفع کشور ما با موقعیت ژئوپولیتیک منحصر به فرد، در خاورمیانه است. از این رو بدون حل مناسبات ایران با آمریکا و بدون پایان دادن به دشمنی با همسایگان، وضع ما به همین منوالی خواهد بود که امروز است و حکمرانی بد، وضع ما را روز بروز بدتر از این هم خواهد کرد.
مبارزه برای حقیقت، ادامه می یابد زیرا باید کار را از داوری تاریخی، به داوری حقوقی نیز رساند. بدون تشکیل دادگاه صالحه برای رسیدگی به موارد نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی، هرگونه سخن گفتن از جامعهی مدنی، حقوق بشر و حکومت قانون در ایران بی معنی است. تنها تضمین نهادینه شدن این ارزش ها، رسیدگی حقوقی و حقیقتیابی در مورد عوامل و ریشههای آن فجایع است.
موج جدید صدور احکام و اجرای اعدامهای سیاسی در شرایطی به راه افتاده است که اوضاع کشور هر روز خرابتر میشود. هزاران بازداشتی اعتراض های آبان ماه ۹۸ اعم از زن و مرد هنوز در زندان هستند و در بلاتکلیفی به سر میبرند. صدها فعال سیاسی و مدنی با پروندهسازی حکومت حبسهای طولانی و در واقع به مرگ تدریجی در زندانها محکوم شدهاند.
جمهوری اسلامی ایران عزم خود را برای تشدید سرکوب و نقض هرچه بیشتر حقوق بشر در ایران و تولید هراس در جامعه به قصد جلوگیری از خیزش های آینده جزم کرده است. این احکام در حالی صادر شده است که وکلای این افراد بارها به نحوه رسیدگی به پرونده اعتراض از جمله فقدان دسترسی وکلا به پرونده و نقض جقوق متهمان سخن گقتند.
«هماهنگى ايرانيان - پاريس» ضمن محكوم كردن شديد اعدام اين مبارز سياسى و همدردى و همراهى با خانواده رنجديده او ، هم ميهنان ايرانى مقيم فرانسه را به يك گردهمائى فرامى خواند تا صداى حق طلبى قربانيان شكنجه و سركوب در جمهورى اسلامى را رسا ترسازیم.
گفتمان نژادپرستی در آمریکا سیستماتیک و روزمره است و پیشینه ای تاریخی دارد. اعتراضات اخیر و قیام گسنرده در واقع هشداری است به تمامی کسانی که به برتری نژادی اعتقاد دارند و درسی است که آموزه هایش می تواند تاثیراتی به مراتب فراتر از خود جامعهی آمریکا داشتهباشد.
تاریخ جمهوری اسلامی از ابتدای آن تاریخ تبعیض علیه زنان، اعمال خشونت علیه آنان، تشویق مردسالاری و بی حقوقی زنان بوده است. جمهوری اسلامی سنگسار زنان را قانونی کردهاست. شلاق زدن را عملی و حتی کشتن زنان را توسط مردان ممکن کردهاست.
رژیم جمهوری اسلامی ایران باید به کنوانسیون های بین المللی مانند حقوق بشر و کنوانسیونهای سازمان بين المللي كار (ILO) که خود جز امضا کنندگان آن است، احترام بگذارد. رژیم همچنین باید حقوق مردم ایران را که در این کنوانسیونها به رسمیت شناخته شده است را به رسمیت بشناسد؛
با فراگیرشدن کرونا و امکان شیوع آن در محیط بستهی هر کدام از زندانهای جمهوری اسلامی، جان زندانیان در معرض خطر جدی است. مهار این بیماری در فضای متراکم زندانها غیر ممکن است. رژیم با آگاهی از این واقعیت، عملا با امتناع از آزادی زندانیان و یا مرخصی دادن به آنها در شرائط بحرانی کنونی، زندانها را به قتلگاه زندانیان تبدیل میکند.
بیگمان جای خالی رفیق رئیس دانا در مبارزات آتی کارگران و زحمتکشان ایران و جهان به راحتی پر نخواهد شد، ولی همانگونه که رفیق پرچم مبارزه در راه آزادی و سوسیالیسم را از رفقای پیشن گرفت و در اهتزاز نگه داشت، با تلاش رفقا و یارانش این پرچم بر زمین نخواهد ماند.
مصوبهی کنگره شانزدهم و شورای مرکزی منتخب آن به مدت حدود شش ماه ابقا شدند، تا شورای مرکزی بر اساس قرار کنگرهی شانزدهم به کار خود ادامه دهد و مجدداً روی موضوع چگونگی کنشگری سازمان کار کرده و قراری در این مورد برأی تصمیم گیری نهائی به سازمان ارائه دهد.
ما هشدار میدهیم با توجه به محیط بسته زندانها، تغذیه نامناسب، و نبود امکانات بهداشتی و پزشکی لازم و گزارشات ضد و نقیضی که از زندانها بگوش میرسد جان دهها هزار زندانی از جمله هزاران زندانی سیاسی-عقیدتی در خطر است.
مردم در آبانماه گذشته فریاد «نابود باد جمهوری اسلامی» سر دادند و «نه» به جمهوری اسلامی شعار اصلی تظاهرات تودهها در اقصی نقاط ایران بود. جمهوری اسلامی به خواست مردم آگاه است، اما هم چنان در تلاش آوردن آنها بر سر صندوقهای رای و استفاده از رای آنها برای مشروعیت بخشیدن به جنایات خود علیه همین مردم است.
ما جمعی از فعالان سیاسی و مدنی، مردم ایران را به تحریم فعال و هدفمند انتخابات در «پویش اسفند بدون رأی» دعوت می نماییم تا شهروندان ایرانی با کاربست «نافرمانی مدنی» از حقوق شهروندی و شأن رای خود دفاع نمایند. تحریم فعال انتخابات فرصت مناسبی برای استمرار اعتراضات و ساماندهی آن در جهت ارتقاء به جنبش اجتماعی توانمند و فراگیر است.
به گمان ما مشکل اصلی ایران استبداد دینی و قانون اساسی بر محوریت ولایت فقیه است و کلیه نیروهای سیاسی باید تمرکز سیاستورزی شان بر حل این مهمترین مشکل کشور باشد. حل این معضل بنیادی به جز با تکیه و تمرکز محوری بر جنبش های اجتماعی مختلف و همبستگی و همسویی آنان میسر نیست.
اقلیت های دینی- مذهبی، به عنوان شهروندان ایران، که باید دارای حقوق کامل و برابر شهروندی با دیگران باشند، در ج.ا.ا. همواره مورد تبعیض های قانونی- حقوقی وعملی بوده و هستند، به ویژه بهائیان ایران.