رفتن به محتوای اصلی
شنبه ۱۳ دسامبر ۲۰۲۵
شنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۴

محققی، ابوالفضل

جفتی چشم غمگین
در ستایش از شهامت زنی که شرف سرزمین ماست!
بر بلندای سبلان جز از عشق مگو!
جان های عاشق!
کاسه ای لبریز از شبنم!
آنجا بیست سلول بود!
آقای تاج زاده آیا بهتر نیست مردم را منحل کنیم؟
شهری در رویا
آخرین روز در سنگر دانشگاه!
مردی که با نردبان طنابی‌اش گم شد!
اپوزیسیونی متعهد در خارج از کشور هست!
آزادی!
دختری که سنگی از قلعه شد!
از نخستین اعتراضات و سرکوب ها تا آبان ۹٨
مردی که توفان آشفته‌اش می‌کرد!
در بلاد غرب اپوزیسیونی بود! قسمت دوم
در بلاد غرب اپوزیسیونی بود!
ترک خورده است سقف شب که شب در نور می سوزد!
اندوه!
"میدان از آن توده های مردم است!"
مرگ با عزت در خیابان
سه انار درشت در پشت در خانه ام!
سرانجام آزادی فرا خواهد رسید؛ شب را نهایتی است!
چگونه دست انسانی بی پناه بریده می‬شود؟
مصاحبه و گفتگو با چند جوان بعد فالوی چهارده میلیونی "تتلو" (بخش پایانی)
مصاحبه و گفتگو با چند جوان بعد فالوی چهارده میلیونی "تتلو" (بخش یازدهم)
مصاحبه و گفتگو با چند جوان بعد فالوی چهارده میلیونی "تتلو" (بخش دهم)
مصاحبه و گفتگو با چند جوان بعد فالوی چهارده میلیونی "تتلو" (بخش نهم)
مصاحبه و گفتگو با چند جوان بعد فالوی چهارده میلیونی "تتلو" (بخش هشتم)
مصاحبه و گفتگو با چند جوان بعد فالوی چهارده میلیونی "تتلو" (بخش هفتم)
مصاحبه وگفتگو با چند جوان بعد فالوی چهارده میلیونی "تتلو" (بخش ششم)
مصاحبه و گفتگو با چند جوان بعد فالوی چهارده میلیونی "تتلو" (بخش پنجم)
مصاحبه وگفتگو با چند جوان بعد فالوی چهارده میلیونی "تتلو" (بخش چهارم)
ایران من: "ای بی بصر من می روم؟ او می کشد قلاب را"
مصاحبه وگفتگو با چند جوان بعد فالوی چهارده میلیونی "تتلو" (بخش سوم)