شنبه ۱۳ دسامبر ۲۰۲۵
شنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۴
دیدگاهها
تیره پوستان که تا قبل از جنگ داخلی شمال و جنوب برده بوده اند همچنان در عمق نگاه مهاجران سفید پوست، شایسته حقوق برابر نیستند. بسیاری از مواقع سفید پوستانی که می خواهند انسانیت به خرج دهند رابطه شان با سیاهان بیشتر ترحم آمیز است تا احساس برابری؛ این در حالی است که قوانین آمریکا به روشنی حقوق یکسان برای همه مردم آمریکا قايل است.
سخن به درازا کشید. آری نهادینه شدن دیکتاتوری در ضمیر جان انسان زیسته در جامعۀ استبداد زده، امری است واقعی و تعیین کننده در برخورد ما به مسائل و رابطه های پیرامونی و با انسان های دیگر؛ در این فرهنگ نهادینه شده در ضمیر انسان جامعه استبداد زده تحمل مخالف نظری معنائی ندارد.
برای محافظت از نسل آینده ، ما به "معامله جدید سبز" اجتماعی و عادلانه نیاز داریم که بر مردم تمرکز دارد، تا سود. ما به یک سیاست صنعتی جدید با مفاهیم جدید برای انرژی و تحرک عمومی و یک سیاست صنعتی نیاز داریم که شامل مشارکت مستقیم کارگران باشد.
توجه به کادر درمانی و تجهیزات و منابع فیزیکی مانند بیمارستان ها، در بحران کرونا ثابت کرد که جهان تا چه حد، در چنین زمینه پراهمیتی ضعیف است؛ درحالیکه برای انفجار کره زمین، با توجه به تسلیحاتی که کشورها دارند، شاید هزاران برابر از امکانات نابود کننده، برخوردار باشد. این نشان دهنده آن است که سیاست مداران تا چه اندازه در دنیای حماقت خود غرق شده اند و انسان ها نیز تا چه حدی در عکس العمل به چنین سیاست هایی بی تفاوت اند.
یکی از مشکلات آگامبن و البته نه فقط او، داشتن تصویرنادرست از نقش و جایگاه جامعه ثانوی و دیجیتال در تحولات و تکوین تمدن بشری است. بطورکلی خلق جامعه ثانوی را که خود بر پایه تکنولوژی نوین و دیجیتالی شدن زندگی استواراست، شاید بتوان بزرگترین ابداع و تولیدبشربشمارآورد که در آن چشم اندازهای تازه و بزرگی برای حل بسیاری از معضلات و تحقق آرزوهای انباشته شده بشرگشوده شده است.
در طی هفته های گذشته بسیاری از کشورها استفاده از ماسک را در محیط های بسته عمومی اجباری کرده اند و استفاده از ماسک در بسیاری از نقاط دنیا به یک فرهنگ تبدیل شده بود. به همین دلیل سازمان بهداشت جهانی از قافله عقب مانده بود و این تغییر سیاست نوعی فرار به جلو و جبران مکافات است که ناچارا آن را به دلایل مختلفی به نتایج پژوهش علمی جدید نسبت می دهد تا در اذعان عمومی خود را در قبال سیاست نادرست و زیانبار گذشته مبرا جلوه دهد.
کشوری نشسته به خاک سیاه در قرق دزدان حکومتی. ترکیبی از دزدان، وقیح هان و بی شرمان پر مدعا که طلبکارانه زیر عبای ولی فقیه جا خوش کرده اند. فرصت طلبانی که خوب هم دیگر را می شناسند و خوب به ویژگی های رهبر فرزانه آگاهند؛ "کدخدا را می بینند و ده را تاراج می کنند".
در برخی نظامهای سیاسی، راه غلبه بر دشواریهای ناشی از کارکردهای قدرت، نه الزاماً اصلاح است و نه تدارک ناگزیر انقلاب. راهبردی است متفاوت از دو رویکرد اصلاح طلبی وانقلاب خواهی که با نام تحول طلبی جا افتاده است. در باور من که اصلاح در مورد جمهوری اسلامی را توهم میدانم، تحول طلبی در ایران زمینه و مفیدیت بیشتری دارد تا وقوع انقلاب.
تضاد سیاسی بنیانی درسرتا سرتاریخ سرمایه داری این بوده است که همه ی سرمایه داران تنها تا جایی منافع سیاسی مشترک دارند که پیکارطبقاتی جهانی ادامه یابد؛ اما همزمان، همه ی سرمایه داران دشمن همه ی سرمایه داران دیگرند. این تضاد، تضاد بنیانی نظام سرمایه داری است و همواره بسیارآماده ی شعله ورشدن خواهد ماند.
به واقع نیز کم نبوده اند نظامهائی که فرصتهای موجود برای اصلاح را، و همیشه به بهای گزاف، از دست نهاده اند. اما شاید از زمره نخستین درسهای تاریخ، و خاصه تاریخ معاصر، این باشد که میدان برای این دست "نافرمانیهای غیرمدنی" مدام تنگتر شده است.
درد آور است اما واقعیت دارد؛ راه تاریخی طی شده، بر خورد ملت، نمایندگان ملت و ،روشنفکران و احزاب و سازمان های سیاسی آن با تفاوت های کم و بیش در این پروسه تاریخی و فراز فرود های آن نسبت به حیات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آن چیزی بسیار فراتر از همین روح اجتماعی حاکم، سنت ها و باور های دیر پای سخت جان نیست.
عدم آمادگی و آیندهنگری دولتهای جهان برای مقابله با پاندِمی کووید-19، ناشی از این واقعیت نیز است که هیچ کس در دنیا - به جز شاید انگشت شمار افرادی، از جمله در بین پزشکانِ کارآزموده در بیماریهای واگیر و ویروسی- چنین رخداد با چنین ابعاد جهانشمولی را هرگز پیشبینی نکرده بود: نه از سوی گروههای سیاسی راست یا چپ، نه از سوی فعالان رهاییخواه، انقلابی یا ضد سرمایهداری و نه حتا از سوی هواداران دفاع از محیط زیست و اِکولوژیستها که همواره بهراستی از خطر نابودی اِکوسیستم سخن میرانند
در آخرین موضع گیری وزیر کشوراو وقیحانه دستگاه اجرائی خود را بری از هر گونه تیراندازی و سرکوب اعلام کرده است. وزیری که چندی قبل به تمسخر در پاسخ به نماینده استان البرز در ارتباط با کشته شدگان آبان ماه و این که چرا تمام شلیک ها بر سرمعترضین بوده گفت "خب شلیک به پا هم انجام شده" !!
تهیه واکسن ویروس کرونا برای صدها میلیون مردم آمریکا، و هشت میلیارد جمعیت کره زمین، برای سرمایه داری جهانی نه یک وظیفه انسانی، بلکه یک بازار وسیع سودآوری است، که آنها در تلاش کنترل و به انحصار در آوردن آن هستند.
امروز سکوت در برابر این جنایت بگونه ای ما را اگر شریک نگویم، حداقل در صف این جنایت پیشه گان قرار می دهد. ما را که خط فاصل خود با حکومت را حداقل با اعتراض به این جنایت و دلجوئی از خانواده های داغدیده افغان ترسیم نمی کنیم. شرمساری خود را از جنایتی که بنام جمهوری اسلامی، بخوان بنام ایران و ایرانی در حق این افغان های کشته شده انجام گرفته، ابراز نمی داریم.
اگر بخواهم این نوشته را در در چند خط فشرده کنم مهم ترین فرازهای آن عبارت خواهد بود از: بحران انتقال، فراروئیدن تضادکار وسرمایه به تضاد با کل زندگی انسان و زیست طبیعت و همزیستی آن ها، ضرورت برگرداندن هیولای دولت رهیده از کنترل جامعه به درون بطری ( پارادایم دولت های خدمات اجتماعی ترازنوین که در مقالات پیشین مطرح شده است تلاشی برای صورت بندی چنین دولت هائی است)، طبعاً عامل و سوژه پیش برنده آن شکل گیری یک جامعه جهانی فعال و از جمله طبقه جهانی پرولتاریا، جنبش های اجتماعی و طبقاتی ضدسیستم هستند.
در بیانیه به نقش میانجیگریی دولت در اصل سه جانبه گرایی تاکید می شود که در شورای عالی کار نقش دولت یک نقش دائمی (نه میانجی گرانه در مواقع ضرور و لاینحل) و تصمیم گیرنده است که مخالف سه جانبه گرایی مورد التزام سازمان جهانی کار است و بیانیه خواهان تغییر ساختار حاکم بر شورای عالی کار به شکل یاد شده است. و همچنین بیانیه به درستی بر کارفرما بودن حاکمیت اشاره دارد و دلیلی برعدم صلاحیت رژیم در حضورش به عنوان میانجی بی طرف می باشد که می بایست حضورش ملغی یا توسط قواعدی مؤثر تاثیر سوءش مسدود گردد.
در دهه های گذشته، مناسبات احزاب سوسیال دموکرات با اتحادیه های کارگری به این صورت بود، که این اتحادیه های در مقابل اعلام حمایت از کاندیدا های احزاب سوسیال دموکرات، سهمیه درصدی مشخصی را از از تعداد کاندیداهای این احزاب برای کنگره و سنا را در اختیار داشته، تعیین و معرفی می کردند. به همان نسبت آنها در تعیین سیاستها و برنامه های این احزاب مشارکت و دخالت مستقیم در تصمیم گیری ها را داشتند.
بزرگترین کشور صنعتی جهان، که هنوز بیشتر تولیدات صنعتی خود را در خارج از مرزهای خود انجام میدهد، و همین دیروز پرستاران آمریکائی به دلیل نداشتن پوشش های ایمنی لازم در بیمارستان ها دست به اعتصاب زده بودند، به ناگاه با معجزه های نوینی به میدان می ایند که گویا آنها با اولین و بهترین و مناسب ترین کشف های داروئی با کارآمدی موثر تنها سی درصد در جهان میخواهند بعنوان تنها داروی موثر تولید شده توسط شرکت های داروئی آمریکائی به میدان بیایند.
امروزه در زمان حاکمیت سرمایه داری مالی، نظام چرخشی اقتصادی مبتنی بر فرهنگ هزینه کردن های اجتماعی از طریق بدهکاری ها، سوداگری بر مبنای اسناد بهاداری که به پشتوانه اسناد بهادار دیگر بصورت زنجیره ای ساخته شده اند، و هیچ ارتباطی با شاخص های مستقیم ارزشی اقتصادی ندارند و بر پایه یک نظام اقتصادی با ماهیت ورشکستگی میچرخد.
نباید اقتدار نظامی حکومت را چه در منطقه و چه در توانایی سرکوب داخلی دستکم گرفت. جمهوری اسلامی ایران حکومت شاه نیست که تحت فشار برآمد اجتماعی یا فشار بین المللی قدرت را به سادگی واگذار کند. این نظامی است که از دل انقلاب برآمده است و تکتیکهای سرکوب جنبشهای اجتماعی را به خوبی بلد است و مهارتش هرچه بیشتر شده است.
باید اقرار کرد که در زمینه های تبلیغات در دنیای دیجیتال مجازی، نئولیبرال های سلطنتی و اسلامی ایرانی از نیروهای دموکرات، آزادیخواه و چپ های سوسیالیستی چندین قدم جلوتر هستند. این نمونه را در بسیج آنها بعد از فاجعه کشتارهای آبان ماه سال گذشته شاهد بودیم. اگر رسانه هایی هم که بخواهد دروغ پراکنی ها و فجایع پشت پرده امپریالیستها را افشا نماید، به سرنوشت جولیان اسانژ ها و ویکی لیکس ها دچار خواهد شد.
موضوع کرونا و کشتار کارگران در محیط های کار ناامن ایران، دغدغه کنونی همه فعالان کارگری می باشد که در این رابطه با نگاه یک وجهی جمهوری اسلامی را مسبب این امر معرفی می کنند تا از پرداختن به رکن اصلی تحریم 40 ساله ایران چشم بپوشند. اینکه کارگران نمی توانند محدودیت ها را رعایت کنند، مسبب رعایت نکردن آن کیست؟ جمهوری اسلامی؟ دولت اعتدال و توسعه حسن روحانی؟
یکی از جنبه های واقعاً غم انگیز اتحادیه اروپایی آن است که نتوانست برای توسعه واتخاذ آمادگی برنامه هایی را که می توانست به عنوان یک واحد، به عنوان یک منطقه به بیماری پاسخ دهد به اجر بگذارد. و بنا براین هر کشوری از اتحادیه اقدام هایی را بدون هیچ گونه هماهنگی اتخاذ کرد و افکار عمومی بدون دانستن آن که کدام رویکرد بهتر است سر در گم رها شد.
مؤسسات درمانی که اولویت خویش را نه بر حفاظت از جان مردم، بلکه سود دهی بیشتر برای صاحبان سرمایه تعیین نموده بودند، در مقابل حمله بحران ساز این ویروس، تنها قادر بودند به بخش های اندک و توانمند جامعه خدمت رسانی کرده باشند. آنها حتی برای کاهش هزینه هر چه بیشتر، از انبار کردن استراتژیک تجهیزات و داروهای لازم برای بحران های مشابه، به این دلیل که هزینه بردار است امتناع کرده و از این طریق میلیون ها انسان را در پیشرفته ترین کشورهای صنعتی جهان در مقابله با این ویروس به صورت خلع سلاح شده ای به میدان مبارزه فرستادند.
سلول انفرادی دنیای دیگریست. آنجا هیچ چیزش شبیه بیرون نیست. اولین ضربه همین است. ضربه به عادتها، به خود انگارهها؛ یعنی همان تصویری که هر فردی از خود دارد. مثل این است که در چنین شرایطی قبل از هرچیز تصویر فرد از خودش مخدوش میشود. اینجا از اعتماد خبری نیست. اینجا محیط اتهام و دفاع است. اینجا محیطِ بردنِ اعمال و افکار در زیر ذرهبینِ شک است و آدمی معمولاً از زندگی در محیطهای شکآلود دچار اضطراب میشود.
هیچ چیز تلخ تر، خطرناک تر و مفلوک تر از یک ملت، یک جامعه بی هویت شده وچهره ملی از دست داده نیست. جامعه ای بی حس شده، معلق گشته در فضا، گم شده درنا کجا آباد حکومت اسلامی.
امپریالیسم جهانی راه برون رفت خویش را در دست یازیدن به فاشیسم کین توزانه با غیر خودی هایی که آنسوی مرزها قرار دارند، یافته است. آنها از هم اکنون در راستای پیشبرد این استزاتژی ویرانگرانه و جنایت کارانه بر علیه غیر خودی ها آغاز به کوبیدن بر طبل های جنگی نموده اند.
رژیم جمهوری اسلامی نیز تاکنون هیچگونه طرح وبرنامه ای اساسی برای یاری رسانی در نظر نگرفته است، هرچند که تجربه سالیان اخیر نشانگر این واقعیت است که رژیم در مصائبی مانند زلزله و سیل و دیگر بلایا در رساندن کمک های ضروری و کافی به آسیب دیدگان از کارنامه بسیار بدی برخوردار است، و این مردم نوعدوست و فداکار بودند که با احساس مسئولیت درتمام ایران به یاری هموطنان شتافتند، اما شرایط کنونی و قرنطینه امکان کمک رسانی مردمی به آسیب دیدگان را با مشکلاتی مواجه خواهد کرد.
اگر کسی هم تا کنون به این خصلت ویرانگری و انگلین سرمایه داری باورنداشت اکنون می تواند با حضور و تاخت و تازاین این «مهمان» فی الواقع دعوت شده بخوبی آن را به خوبی حس و لمس کند. بنابراین خلط موضوع بین ویژگی های این یا آن سرمایه و این یا آن قالب های انضمامی و مشخص و محلی، و سرشت عام سرمایه داری درمقیاس جهانی و ندیدن رابطه توامان زیست و تنازع آن ها در یک کالبدمشترک، تنها آشفتن مناسبات و مرزهای رابطه تحلیل خاص ها با وضعیت عام است.
در جامعه ای که اعتماد متقابلی بین حکومت و مردم وجود ندارد، مدیریت بحران هایی از نوع اپیدمی کرونا بسیار شواری خواهد بود. این بی اعتمادی از جمله دلایل بی اعتنایی مردم حتی به رهنمودها و دستورات نظام برای جلوگیری از شیوع بیشتر کرونا است.
حال بسیارانی از قرنطینه شدگان در خانه از خود می پرسند؟ براستی این زندانیان سیاسی که به خاطر دفاع از آزادی وحق شهروندی من بار چنین زندان های طویل المدت را بردوش می کشند، چگونه طاقت می آورند، این همه ستم وجور رفته برخود را ؟ آن هم نه به خاطر خود، بلکه در دفاع از شرف وآزادی من ومن نوعی؟
پیامی که ترس از اجنه چنبر زده بر دور او را نشان می دهد. دغدغه خاطر او از مسئله جانشینی ، چگونگی اعمال بی سوال و جواب قدرت در تمامی عرصه ها! در شرایطی که روند حوادث و آخرین انتخابا ت مجلس شکست کامل تبدیل ملت به امت را نشان داد .عزم جزم او در تکیه بر قشون کف خیابانی ! یک دست کردن حکومت با تکیه یه بر سر نیزه نظامیان ویکسره کردن تکلیف خود با این احنه را تیز نشان داد.
تئوری توطئه سلاح زیستی ویروس کرونا نه تنها در نمایش دروغ بودن خود شکست خورده است، بلکه حتی به نظر می رسد موج دوم آن آغازمی شود و سیاست مداران برجسته ی کشورهای جهان در حال پذیرفتن آن هستند.
در گفتگوبا رادیو همبستگی گفتم که تضعیف خرافات شفا بخشی مراکز مقدس که زمینه ساز بازهم بیشتر سکولاریسم خواهد شد تنها یکی از پیامدهای شیوع کرونا است. دراین گفتگو درباره تغییرات احتمالی ده گانه بر ذهنیت مردم در عصر کرونا که برخی از آنها تنها مختص ایران نیز نیست اشاره کردم.